×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

salam doostan

payam toono mitonid injabe zarid

entzar chisi?

انتظار تازه از راه رسیده بودم پر از غربت سالهایی که با خویش زمزمه می کردم پر از خستگی هایی که بر دوش می کشیدم آسمان صاف و بی نهایت بود و چشمان خسته من پر از حس دلواپسی جاده ها پر از حس همیشگی و من خسته تر از آن که انتظاری تازه را تاب بیاورم در امتداد جاده گام بر می داشتم طنین گامهای سنگینم دلواپسی های جاده را تشدید می کرد به خود نهیب می زدم که شاید این همه انتظار را مقصدی باشد اما هیچ چیز نبود تا این همه انتظار را نوید دهد گونه های آسمان پر از سرخی شعرم بود و جاده ها پر از فریادهای خاموشی که مرا می آزارد باید می رفتم به پایان این همه انتظار می رسیدم... تازه از راه رسیده ام با کوله باری از عشق... به دور دست ها می نگرم... هنوز هم باید رفت

پنجشنبه 12 فروردین 1389 - 2:43:58 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://be man begu.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 20 خرداد 1390   11:22:54 PM

vaghan ziba bud